ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر رشد ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در ایران
یکی از شاخصهای مهم ارزیابی امنیت غذایی شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی است. شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی، یا نسبت کل صادرات به واردات غذا، معیاری از ظرفیت یک کشور برای تأمین مالی واردات مواد غذایی خود با استفاده از درآمدهای حاصل از صادرات کالا و خدمات است. مطالعه حاضر با استفاده از مقادیر شاخصهای ظرفیت واردات مواد غذایی و شاخص کلی امنیت غذایی خانوار در دوره زمانی 1362-1387، به بررسی اثر ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری با بهکارگیری روش تصحیح خطای برداری(VECM) میپردازد. نتایج نشان داد سطح امنیت غذایی خانوارهای شهری مناسب بوده و روند افزایشی داشته است. همچنین تأثیر شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی در سطح ملی مثبت و برآورد الگو حاکی از اثر مثبت شاخص ظرفیت واردات مواد غذایی بر امنیت غذایی خانوارهای شهری در کوتاه مدت و بلند مدت است.
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59010_272a1d665d98f5333e621061900288af.pdf
2016-02-20
1
20
10.30490/aead.2016.59010
امنیت غذایی
خانوارهای شهری
ایران
ظرفیت واردات مواد غذایی
جلال
سالم
jalal.salem@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
مجتبی
مجاوریان
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی اثر حمایت دولت بر رقابت پذیری محصولات کشاورزی
در این مقاله تأثیر حمایتهای دولت از تولیدکنندگان بخشکشاورزی بر میزان رقابتپذیری صادراتی و وارداتی محصولات کشاورزی با استفاده از مدل هم انباشتگی یوهانسن بررسی شد. نتایج نشان میدهد که حمایتها نه تنها به لحاظ آماری هیچ تأثیر معنی داری بر رقابت پذیری صادراتی یا وارداتی محصولات کشاورزی کشور نداشته اند بلکه حتی جهت تأثیرگذاری غیرمعنی دار این حمایت ها نیز خلاف انتظارات تئوریک است. در مقابل، افزایش ارزش افزوده بخش سبب بهبود موقعیت رقابتی محصولات کشاورزی ایران در هر دو بعد صادرات و واردات شده است. طبقهبندی JEL: Q18، Q28، F14
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59011_7b240a7ced35efe62ae66639585122ad.pdf
2016-02-20
21
37
10.30490/aead.2016.59011
حمایت دولت
رقابت پذیری
محصولات کشاورزی
مدل تصحیح خطای برداری
مسعود
نظام الاسلامی
1
AUTHOR
امید
گیلانپور
omid.gilanpour@gmail.com
2
دانشیار موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی
LEAD_AUTHOR
عیسی
کلانتری
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بیثباتی نرخ ارز حقیقی و تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی: تحلیل دادههای تلفیقی
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر نرخ ارز و بیثباتی آن بر تجارت دوجانبه محصولات کشاورزی ایران و چهار شریک تجاری با استفاده از روش برآورد آثار ثابت (fixed effect) است. نتایج نشان میدهد که نخست در الگوی صادرات محصولات کشاورزی، متغیر بیثباتی نرخ ارز دارای سطح معنیداری بالاتر در مقایسه با متغیر نرخ ارز است، در حالیکه در الگوی واردات، متغیر نرخ ارز بالاترین سطح معنیداری را دارد. دوم آنکه اگرچه افزایش بی-ثباتی نرخ ارز حجم صادرات و واردات محصولات کشاورزی را کاهش میدهد، مقدار کاهش حجم واردات در مقایسه با صادرات محصولات کشاورزی بیشتر است. سوم آنکه رشد درآمد ایران (شرکای تجاری) باعث افزایش حجم واردات (صادرات) شده است. در نهایت، نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش نرخ ارز حقیقی منجر به کاهش تراز تجاری کشور شده و بنابراین تقویت ارزش ریال ایران در برابر پول رایج شرکای تجاری توصیه میشود. همچنین با توجه به تأثیر مثبت نوسانهای نرخ ارز حقیقی و درآمد بر تراز تجاری کشور میتوان از آنان به عنوان فرصتی برای بهبود تراز تجاری استفاده کرد.طبقهبندی JEL: C23، D81، F41
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59012_3a7b2a8acea989a65144fe25b484c3e5.pdf
2016-02-20
39
60
10.30490/aead.2016.59012
تجارت کشاورزی
نرخ ارز
بیثباتی نرخ ارز
تخمین آثار ثابت
سمانه
غزالی
samane.ghazali@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
منصور
زیبایی
zibaei@shirazu.ac.ir
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سرریزهای تکنولوژی و اثرپذیری صادرات محصولات کشاورزی ایران (کاربرد روشهای الگوریتم ژنتیک(GA) و مدل تصحیح خطای برداری(VECM))
هدف از مطالعه حاضر نخست بررسی اثر سرریزهای تکنولوژی بر میزان صادرات محصولات کشاورزی ایران با استفاده از الگوی VECM و دوم بررسی و مقایسه عملکرد روشGA در مقابل روش VECM و شناسایی روش برتر در برآورد الگوی صادرات محصولات کشاورزی است. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنیدار سرریز تکنولوژی بر میزان صادرات محصولات کشاورزی ایران است. اثر متغیرهای رابطه مبادله تجاری، شاخص قیمتهای نسبی، شاخص ارزش افزوده بخش کشاورزی و نرخ ارز حقیقی نیز مثبت وتنها اثر متغیرتولید ناخالص داخلی شرکای تجاری ایران منفی و از لحاظ آماری معنیدار است. همچنین مقایسه عملکرد الگوهای GA و VECM، بر اساس معیارهای آماری و اقتصاد سنجی، نشان می-دهد که روش GA در برآورد الگوی صادرات از روش VECM عملکرد بهتری دارد و به عنوان روش برتر جهت بهینه کردن تابع صادرات محصولات کشاورزی است. با توجه به اثر مثبت سرریزهای تکنولوژی بر میزان صادرات محصولات کشاورزی، شایسته است با ایجاد فضای امن سرمایه گذاری، ایجاد بسترها و امکانات زیربنایی، اولویتبندی بخشهای پربازده بهمنظور تخصیص بهینه سرریزها و ارتقای دانش و مهارت نیروی انسانی زمینه جذب بیشتر FDI و استفاده مؤثرتر از مواهب تکنولوژی فراهم آید. همچنین با توجه به عملکرد بالای GA در امر بهینهیابی، استفاده از این روش در مطالعات علمی توصیه میشود.طبقهبندی :JEL Q1,Q16,Q17
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59013_2cd06f6aa8fae82fe16c60a7e55f7d37.pdf
2016-02-20
61
91
10.30490/aead.2016.59013
الگوریتم ژنتیک
سرریزهای تکنولوژی
صادرات محصولات کشاورزی ایران
مدل تصحیح خطای برداری
مهدی
خسروی
mahdykhosravy@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
علی صادقی
بشر آبادی
2
AUTHOR
سمانه
نگارچی
3
AUTHOR
سید عبدالمجید
جلایی
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عوامل مؤثر بر عدم موفقیت بنگاههای زودبازده بخش کشاورزی شهرستان دشت آزادگان
هدف اصلی از گسترش بنگاههای زودبازده در بخش کشاورزی ایجاد اشتغال و توسعه این بخش است. اما آمار حاکی از عدم موفقیت این بنگاهها در دستیابی به اهداف مورد نظر میباشد. لذا در مطالعه حاضر دلایل عدم موفقیت این بنگاهها در شهرستان دشت آزادگان ارزیابی شد. اطلاعات از طریق 170 پرسشنامه از بنگاه های زودبازده مربوط به بخش دامپروری در سال 1391 جمعآوری شد. الگوهای لاجیت و تابع تجزیه و تحلیل تبعیضی به منظور تبیین اهداف تحقیق به کار رفتند. نتایج بهدست آمده از هر دو الگو نشان داد که" نسبت آنی"،"نسبت سرمایه اولیه به وام دریافتی" ،"نسبت پاداش تشویقی به حقوق ثابت" و "نوع طرح" از جمله مهمترین عوامل تأثیرگذار بر موفقیت بنگاهها هستند. با توجه به نتایج، پیشنهاد میگردد قبل از اعطای تسهیلات،تحقیقاتی در زمینه توان مالی مجریان و آنچه به عنوان آورده شخصی در طرح متعهد میشوند انجام گیرد. طبقهبندی JEL: D21، H32،H81
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59014_6ca58b00ddd4798af530ae6ae1d11783.pdf
2016-02-20
93
114
10.30490/aead.2016.59014
بنگاههای کوچک و زودبازده
الگوی لاجیت
تابع تجزیه و تحلیل تبعیضی
شهرستان دشت آزادگان
محمد
آقاپور صباغی
aghapoor@ut.ac.ir
1
LEAD_AUTHOR
لیلا
چلداوی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد روش برنامهریزی ریاضی مثبت به منظور تخصیص آب در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: زیربخش زراعت دشت سرخس)
اقتصاددانان به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، عموماً سیاست قیمتگذاری را پیشنهاد میکنند که به دلیل نگرانیهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی چندان مورد استقبال مسئولان دولتی قرار نمی گیرد. در این تحقیق به این سؤال پاسخ داده میشود که به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، چه سیاستهایی را میتوان به جای سیاست قیمتگذاری آب در شرایط فعلی بهکار برد. در این راستا از مدل برنامهریزی ریاضی مثبت (PMP) به منظور کالیبراسیون مدل و تحلیل آثار سیاستهای پیشنهادی در دشت سرخس (استان خراسان رضوی) استفاده شد. مقایسه آثار سیاست افزایش قیمت نهاده آب با دو سیاست مالیات بر نهاده ( کاهش یارانه نهاده) و مالیات بر (کاهش حمایت از) محصول نشان داد که هرچند اثر سیاستهای پیشنهادی بر درآمد، تقاضای آب و الگوی کشت بهرهبرداران نماینده متفاوت است ولی دو سیاست مالیات بر نهاده و محصول در نرخهای معینی میتوانند به عنوان جایگزین سیاست قیمتگذاری آب بهکار روند و سیاست مالیات بر محصولات دارای نیاز آبی بالا در مقایسه با سیاست مالیات بر نهادههای کود و سموم شیمیایی، در این زمینه نتایج مطلوبتری را بهدست میدهد. طبقهبندی: JEL Q12, Q15, Q18, Q28
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59015_b5201e712271d9146982e9f92c749fb7.pdf
2016-02-20
115
139
10.30490/aead.2016.59015
برنامهریزی ریاضی مثبت
آب
دشت سرخس
سیاست جایگزین
رضا
مقدسی
r.moghaddasi@lycos.com
1
LEAD_AUTHOR
علی
بخشی
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آثار آزادسازی تجاری بر تراز تجاری بخش کشاورزی در ایران
مطالعه حاضر به بررسی آثار آزادسازی تجاری بر تراز تجاری بخش کشاورزی ایران طی دوره زمانی 1361- 1391 با استفاده از روش خودتوضیح با وقفههای گسترده پرداخته است. براساس نتایج تحقیق، متغیرهای ارزش افزوده بخش کشاورزی، شاخص قیمت واردات و نرخ ارز در کوتاهمدت و بلندمدت معنادار و دارای رابطه مثبت با تراز تجاری بخش کشاورزی هستند. متغیر درآمدهای ارزی بخش نفت و شاخص قیمت صادرات در کوتاهمدت معنادار ولی در بلندمدت بیمعنی و دارای رابطه منفی با تراز تجاری بخش کشاورزیاند. همچنین شاخص آزادسازی تجاری بخش کشاورزی نیز در بلندمدت و کوتاهمدت دارای رابطه منفی و معنادار باتراز تجاری بخش کشاورزی است. ضریب مدل تصحیح خطا نشان داد که در هر دوره، 60 درصد از عدم تعادل از بین میرود: براساس نتایج، آزادسازی تجاری باعث وخیمتر شدن تراز تجاری بخش کشاورزی شده است. لذا باید در اجرای سیاست آزادسازی تجاری با احتیاط بود و با نگاه بلندمدت به شرایط جهانی و مزیتهای بخش کشاورزی سیاستگذاری نمود و از حداکثر ظرفیت بخش کشاورزی برای استفاده بهینه از منابع و عوامل تولید استفاده کرد. طبقهبندی F41, Q17, F4, F15 : JEL
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59016_ff37af82132314f0340db8d002207b6f.pdf
2016-02-20
141
168
10.30490/aead.2016.59016
تراز تجاری
آزادسازی تجاری
بخش کشاورزی
الگوی خودتوضیح با وقفههای گسترده
ایران
وحید
عزیزی
azizi.1987@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
نادر
مهرگان
mehregannader@yahoo.com
2
AUTHOR
غلامرضا
یاوری
gh_yavari@gmail.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
انتخاب مناسبترین روش برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی در ایران به روش AHP
ایران در بین کشورهای جهان از حیث وجود انواع بلایای طبیعی رتبه دهم را به خود اختصاص داده است. آمار خسارت وارد بر کل بخش کشاورزی در دو دهه گذشته نشان میدهد که این بخش به طور متوسط در هر سال بین 8500 تا 10 هزار میلیارد ریال متحمل خسارت میشود که تنها مبلغ ناچیزی از آن را دولت تأمین میکند. در مطالعه حاضر به منظور شناسایی مناسبترین روش برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی ایران از مدل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. برای دستیابی به این هدف، تجارب ایران و برخی از کشورهای توسعه یافته (نظیر، امریکا، کانادا، سوئد، فرانسه، انگلستان، آلمان، استرالیا، فنلاند، روسیه، مجارستان، لهستان و ژاپن ) و تعدادی از کشورهای در حال توسعه (شامل، بنگلادش، فیلیپین، هندوستان، پاکستان، کاستاریکا و کلمبیا) در زمینه روشهای جبران خسارت ناشی از عوامل طبیعی بررسی و مدل AHP تدوین شد. در این مدل مجموعاً 9 روش معمول در زمینه جبران خسارت طبیعی وارد بر کشاورزان، براساس 10 معیار مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. این روشها از طریق پرسشنامه AHP و به صورت مصاحبه چهره به چهره در معرض قضاوت 60 نفر از کارشناسان مرتبط در 6 استان کشور قرار گرفت. نتایج تحلیل AHP نشان داد که ایجاد صندوق ذخیره بلایای طبیعی مناسبترین روش برای مدیریت خسارات طبیعی وارد بر کشاورزان، باغداران بزرگ مالک و دامداریهای صنعتی و نیمه صنعتی تشخیص داده شد. پس از آن، صندوق قرضالحسنه محلی، به عنوان دومین روش، برای کشاورزان متوسط و حتی خردهپا مناسب تشخیص داده شد. استفاده از بیمه کشاورزی نیز سومین روش مناسب برای جبران خسارت شناخته شد. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، در نهایت برنامه پیشنهادی برای ایجاد الگویی مناسب برای جبران خسارات طبیعی وارد بر بخش کشاورزی ارائه گردید. طبقه بندی JEL: Q01
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59017_3c15c91b04973f139173db23c41c1457.pdf
2016-02-20
169
191
10.30490/aead.2016.59017
جبران خسارات
AHP
کشاورزی
صندوق ذخیرة بلایای طبیعی
صندوق قرضالحسنه محلی و صندوق بیمة کشاورزی
خلیل
کلانتری
halil_kalantari@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
شهلا
چوبچیان
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پیشبینی شاخصهای تولید چغندرقند در ایران
هدف کلی مطالعه حاضر، پیشبینی شاخصهای تولید چغندرقند(سطح زیر کشت، تولید و قیمت) در ایران است. برای این منظور الگوهای خودرگرسیون، تعدیل نمایی یگانه، تعدیل نمایی دوگانه، هارمونیک، شبکه عصبی و خودرگرسـیون بـا واریـانس ناهمسانی شرطی برآورد و بهترین الگو انتخاب شد. بررسی آزمون تصادفی بودن (دوربین واتسون) سریهای سطح زیرکشت، تولید و قیمت چغندرقند مبین غیرتصادفی متغیرها بود. براساس نتایج حاصل از محاسبه معیار کمترین خطای پیشبینی، مناسبترین الگو برای پیشبینی سریهای سطح زیرکشت، تولید و قیمت چغندرقند به ترتیب الگوهای شبکه عصبی، ARMA و ARIMA میباشند. لذا استفاده از روشهای مذکور به شرط ثابت بودن شرایط، نتایجی با کمترین خطا به دست خواهد داد. نتایج همچنین نشان داد هر سه شاخص تولید چغندرقند(شامل: سطح زیر کشت، تولید و قیمت) طی دوره 1392 -99 روند افزایشی داشته با این ملاحظه که روند افزایشی سطح زیرکشت و تولید بسیار ملایمتر از روند افزایشی قیمت چغندرقند بوده است. طبقهبندی JEL: Q11,D12,C32,C22
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59018_c6f88dc59567aca93a47dbdd067c3828.pdf
2016-02-20
193
216
10.30490/aead.2016.59018
ایران
چغندرقند
پیشبینی
تعدیلنمایی
هارمونیک
شبکه عصبی
ARCH
ARIMA
ARMA
محسن
رفعتی
mrafaati@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
بهاءالدین
نجفی
najafi@shirazu.ac.ir
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
وضعیت امنیت غذایی در گروه های مختلف درآمدی (مطالعه موردی: شهرستان بویراحمد)
هدف این مطالعه بررسی وضعیت امنیت غذایی در گروههای مختلف درآمدی در شهرستان بویراحمد (از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد) است. انتخاب نمونه بر اساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انجام گرفت. دادههای مورد نیاز از طریق مصاحبه و تکمیل پرسشنامه جمعآوری و دادههای تکمیلی نیز از جداول ترکیبات غذایی استخراج شد. برای ارزیابی امنیت غذایی از شاخصهای تنوع غذایی هانا و کی (HK_NE)، بری (BI)، آنتروپی (EI)، شمارش گروههای غذایی، شمارش اقلام غذایی و نسبت انرژی دریافتی به انرژی توصیه شده استفاده شد. مقایسه مقادیر این شاخصها و درشت مغذیهای دریافتی و توصیه شده در گروههای مختلف درآمدی (4 گروه) با استفاده از مدل آنوا انجام و تحلیل شد. نتایج میانگین شاخصهای مورد استفاده نشان داد که تنوع و امنیت غذایی در شهرستان بویراحمد در سطح متوسط است. اختلاف میانگین شاخصهای بیان شده در بین گروههای مختلف درآمدی در سطح 5 درصد معنیدار میباشد. به موازات افزایش سطح درآمد، درصد فراوانی خانوارهای دارای تنوع و امنیت غذایی و نیز مقدار درشتمغذیهای دریافتی به طور صعودی افزایش یافتهاند. با توجه به تغییرات سطوح درآمدی و تأثیر آن بر امنیت غذایی، پیشنهاد میشود که در آینده جهتگیری سیاستهای دولت به سمت توسعه متوازن منطقهای و توزیع عادلانهتر سرمایهگذاریها و پرداخت یارانهها باشد. برای اصلاح عادتهای غذایی آموزشهای تغذیهای از طریق رسانههای عمومی، آموزشهای رسمی و بویژه در مناطقی مانند شهرستان بویراحمد آموزشهای حضوری مورد توجه بیشتر قرار گیرد. طبقهبندی JEL:Q18، D12
http://aead.agri-peri.ac.ir/article_59019_9290da27e7b001a121712930b239e09a.pdf
2016-02-20
217
245
10.30490/aead.2016.59019
الهه
موسوی نسب
1
LEAD_AUTHOR
رهام
رحمانی
rahmani.roham@yahoo.com
2
AUTHOR