موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823Studying effective factors on olive cultivation in Kermanشناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کاشت زیتون در استان کرمان1225888910.30490/aead.2007.58889FAلادن شفیعیJournal Article20180314Olive is one of the most important products, in the world. In this study, we investigate socio-economic and personal factors that affect olive adoption innovation such as: age, education, experiences, children below fourteen, income, etc. We used data of 1379-1380 and a sampling method. The research sampling was entirely random and stochastic: 120 farmers. Logit models are used to investigate essential factors. Since the dependent variable is qualitative, the independent variables are studied when categorized into three groups: personal variables such as: age, education and extension, and social variables such as: relationship to extension, studies on olive and technology, and lastly the economic factors such as: Income, employment, loan, risk and so on. Results show that variables including education, children above 14 years old, experiences, land, knowledge about olive, saving and income affect olive adoption innovation at 10 percentage significance Level.زیتون یکی از مهمترین محصولات باغی است که تقریباً از روغن و میوه و کنسرو آن در تمام دنیا استفاده می شود و در حال حاضر کشت این محصول در اکثر نقاط جهان رایج است. با توسعهکشتاین محصول می توان نه تنها نیاز جمعیت کشور به روغن خوراکی را در الگوی تغذیه تأمین کرد بلکه فرایندهای تبدیلی این صنعت میتواند موجب شکوفایی صنایع چوبی، دامی، صابونسازی و … کشور شود و صرفهجوییهای ارزی و ریالی قابل توجهی به همراه داشته باشد. طبق آمار جهانی فائو، جمهوری اسلامی ایران در سال 1379-80 در زمینه تولید زیتون با متوسط نرخ رشد 3/21 درصد تنها 12/0 درصد از تولید جهانی را به عهده داشته است و به نظر میرسد با توجه به امکانات بالقوه و مزیتهای نسبی موجود در برخی از مناطق میتواند علاوه بر تأمین نیاز داخلی، با تولید فراوردههای صنایع جنبی حضوری فعال در بازار جهانی داشته باشد. اگرچه شرایط آب و هوایی مناطق شمالی، زیتون را محصول ایده آل این مناطق معرفی کرده است، اما خاصیت سازگاری با محیط و مقاومت نسبت به شرایط ناسازگار خاک و آب امکان توسعه کشت این گیاه را در بسیاری از استانهای کشور مقدور میسازد. در این مطالعه تلاش بر آن است که عوامل تأثیرگذار بر پذیرش کاشت زیتون از طرف کشاورزان بررسی شود تا با شناخت صحیح این عوامل، توسعه کاشت زیتون در مسیر صحیحی قرار گیرد. در این راستا از آمار مقطعی سال 1379-80 ، که به وسیله 120 پرسشنامه از باغداران منطقه به دست آمده، استفاده شده است. مدل به کار رفته در این طرح، مدل لاجیت می باشد. با توجه بهاینکه متغیر وابسته (پذیرش یا عدم پذیرش) کیفی است، عوامل مؤثر بر این پذیرش در سه دسته فردی (سن،تحصیلات،سابقه وتجربه و … )، اجتماعی (مشارکت اجتماعی، ارتباط با ترویج، ارتباط با مروج، مطالعات در زمینه زیتون، فناوری و … ) و اقتصادی (میزان درآمد، مشاغل جنبی، میزان پس انداز … ) بررسی میشوند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که به طور کلی متغیرهای تحصیلات، تعداد فرزندان بالای 14 سال، ارتباط مروج با کشاورز و اعتماد متقابل، کل سطح زیر کشت باغدار، میزان آشنایی باغدار با زیتون و در نهایت، میزان پس انداز و درآمد، در سطوح پایین تر از 10% بر پذیرش کاشت زیتون توسط باغدار تأثیرگذارند و متغیرهای تعداد قطعات زمین، سطح فناوری، اعتبارات و میزان دریافت وام تأثیر معنیداری در پذیرش کاشت زیتون ندارند.موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823A simulation model for price support policies of sugar beet in Khorasan provincالگوی شبیهسازی سیاستهای حمایت قیمتی چغندرقند در خراسان23395889010.30490/aead.2007.58890FAمحمدرضا کهنسالسید صفدر حسینیJournal Article20180314 Agricultural price policy can be considered as a tool to improve motivations in production. This paper evaluates the effects of price support plans of sugar beet on returns of labor and land in Khorasan province by using four methods: price support, product control, acreage control and price support with acreage restrictions. The present study has used Floyd model within the years 1358 – 79 to achieve the aims of the study. Results showed that the use of price support policy without acreage restrictions could be a proper tool for improving motivations in sugar beet production. قیمتگذاری محصولات کشاورزی ابزاری برای تقویت انگیزه تولید به شمار میآید. در این مقاله با بهرهگیری از اطلاعات مربوط به سالهای 1358-79، آثار برنامههای حمایت قیمتی چغندرقند بر بازده نیروی کار و زمین با استفاده از چهار روش حمایت قیمتی ، کنترل تولید ، کنترل سطح زیرکشت و حمایت قیمتی همراه با کنترل سطح زیرکشت در استان خراسان شبیهسازی گردیده است . همچنین جهت بررسی هدفهای مطالعه از الگوی فلوید بهرهگرفته شده است . نتایج به دست آمده نشان میدهد که برای تقویت انگیزه های تولید چغندرقند ، سیاست حمایت قیمتی بدون کنترل سطح زیرکشت ابزار نیرومندی خواهد بود . موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823product ion and export comparative advantage of raisins in Iranمزیت نسبی تولید و صادرات کشمش ایران39615889110.30490/aead.2007.58891FAمرتضی اشرفیعلیرضا کرباسیسیدمهریار صدرالاشرافیJournal Article20180314 In respect to, economic and social role of raisins and grapes in national economy, abilities of the country for quantitative and qualitative advancing of this group, and world competitions in agricultural products market and high potential of raisins for exporting, the production and export comparative advantage of raisins have been studied. Time-series data 1961-2001 was used for surveying comparative advantage of export and for production comparative advantage; data was collected through survey research in Khorasan province. Revealed comparative advantage index in export indicates the existence of a comparative advantage. Also production comparative advantage indices of raisins were calculated based on policy analysis matrix. Results represent the existence of comparative advantage in raisins production in this region as well. The government has given direct and indirect subsidies for inputs to producers, although in all government policies and domestic market conditions based on Effectives Protection Coefficient have been disadvantageous for producers . هدف اصلی این تحقیق، بررسی مزیت نسبی ایران در تولید و صادرات کشمش است. آمار و اطلاعات جهت محاسبه مزیت نسبی صادرات بهصورت سری زمانی در سالهای 1340-80 و برای محاسبه مزیت نسبی تولید بهوسیله تحقیق پیمایشی از استان خراسان(شهرستانهای کاشمر،خلیل آباد، بردسکن) جمعآوری شده است. بهاین منظور از شاخصهای مزیت نسبی آشکار شده [1] ( RCA ) و مزیت نسبی آشکار شده متقارن [2] ( RSCA ) جهت محاسبه مزیت نسبی صادراتوبرایمحاسبهمزیت نسبی تولید از ماتریس تحلیل سیاستی [3] ( PAM ) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد میانگین شاخص مزیت نسبی آشکار ش ده در دوره قبل از انقلاب و بعد از آن به ترتیب 31 و 39 است و اختلاف معنیداری بین آنها وجود دارد . همچنین ایران طی دوره موردمطالعه در صادرات کشمش مزیت داشته و جایگاه ای ن محصول در بازار صادراتی ایران در دوره بعد از انقلاب مناسبتر بوده و درجه اطمینان برای ادامه حضور در بازار جهانی نیز در این دوره افزایش داشته است. افزون بر این ، نتایج وجود مزیت نسبی را در تولید کشمش در منطقه موردمطالعه نشان داده است. همچنین دولت در زمینه نهادهها ، به بهرهبرداران یارانه مستقیم و غیرمستقیم پرداخت کر ده ولی در کل ، سیاستهای دولت و شرایط بازار داخلی براساس شاخص حمایت مؤثر ، به ضرر تولیدکننده بوده است. علاوه بر این ، سودآوری خالص اجتماعی برای یک تن کشمش تولیدی بالغ بر 46 هزار تومان بوده است. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823Irrigation water pricing in Iran A case study on land downstream of Taleghan damقیمتگذاری آب کشاورزی در ایران مطالعه موردی اراضی زیر سد طالقان61915889210.30490/aead.2007.58892FAهرمز اسدی0000-0002-2001-7606غلامرضا سلطانیجواد ترکمانیJournal Article20180314 The purposes of this study were to determine the value of marginal product of irrigation water, to determine the cost of irrigation water, to estimate cost of production per hectare for different groups, to determine the price elasticity of water demand and determine the water price by Gardner method. This study is carried out in Ghazvin plain in 1995.The irrigation area under Taleghan dam was divided into five homogenous regions, on the basis of the providing cost for water and the length of the water canal. Then, the required data were obtained from 127 farmers who were selected from 24 villages of Ghazvin plain by sampling method. In this study, water demand function, the values of marginal production were estimated by linear programming, Econometric and engineering economic methods. Results showed that: Price elasticity was less than one and demand for water relative to its price tends to be inelastic. The value of marginal production of water was more than the price received by authorities. Average price of irrigation water is estimated about 65 rials per (m3) by Gardner method. The value of marginal product of water for farmers groups (10 ha) was 208, 113, 77, 69 and 120 rials, respectively. این پژوهش به منظور تعیین ارزش بازده نهایی آبآبیاری، محاسبه هزینه تمامشده آب کشاورزی، براورد متوسط هزینه تولید یک هکتار محصولات گروههای مختلف بهرهبرداری، تعیین کشش قیمتی تقاضای آب کشاورزی و تعیین نرخ آب به روش گاردنر در سال 1375 در دشت قزوین انجام شده است. در این تحقیق زمینهای تحت پوشش سد طالقان، براساس هزینه تمامشده آب و فاصله کانال تا محل آبگیر سد، به پنج ناحیه همگن تقسیم شدند. دادههای مورد نیاز تحقیق از 127 بهرهبردار با استفاده از روش نمونهگیری از 27 آبادی منطقه جمعآوری گردید. در پژوهش حاضر از روشهای برنامهریزی خطی، اقتصادسنجی و اقتصاد مهندسی جهت تعیین تقاضای آب آبیاری و قیمت سایهای آب استفاده گردید. در این راستا از نرمافزارهای QSB و TSP بهره گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد کشش قیمتی محاسبه شده در بیشتر نواحی منفی و کوچکتر از یک و مبین کششناپذیر بودن تقاضای آب نسبت به قیمت است. همچنین ارزش بازده نهایی آب کشاورزی بیشتر از آببهای دریافتی در منطقه میباشد. متوسط نرخ یک مترمکعب آب آبیاری در منطقه به روش گاردنر معادل 65 ریال محاسبه شد. ارزش بازده نهایی یک مترمکعب آب آبیاری (قیمت سایهای آب) در نواحی 5 گانه مورد مطالعه برای گروه بهرهبرداری دارای زمین کمتر از 10 هکتار بهترتیب 65، 148، 190، 230 و 102 ریال و برای گروه بهرهبرداری دارای زمین بیشتر از 10 هکتار بهترتیب 208، 113، 77، 69 و 120 ریال براورد گردید. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823Effective factors on agricultural credit demand in Sistanعوامل مؤثر بر تقاضای اعتبارات کشاورزی در سیستان911105889310.30490/aead.2007.58893FAمحمود احمدپور برازجانیسیدمحمدرضا حسینی پورJournal Article20180314Capital shortage is one of the most important restricting factors for activities and innovations in agriculture. The insufficiency in deprived areas such as Sistan and Baloochestan is more intense. Therefore, financial contribution to these farmers is necessary. In this study, effective factors on Sistan credit demand have been investigated by interviewing with 120 farmers.<br />The results showed that land and labor force are plenty but, capital is scarce. Besides, results showed that credit demand quantity has a direct relationship with product prices. For one percent increase in product price, demand for credit increases about 1.859 percent, but increase in interest rate has a little effect on credit demand and the ratio of demand elasticity to interest rate is only about 0.18 percent. یکی از مهمترین عوامل محدودکننده گسترش فعالیتهای کشاورزی و بهکارگیری فناوریهای جدید در این بخش، کمبود سرمایه است. این نارسایی در مناطق محروم نظیر استان سیستان و بلوچستان بیشتر به چشم میخورد و به همین دلیل مساعدت مالی به کشاورزان این استان ضروری است. با توجه بهاین مسئله، در تحقیق حاضر عوامل مؤثر بر تقاضای اعتبارات کشاورزی در سیستان با استفاده از روشهای اقتصادسنجی بررسی شده است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه با 120 کشاورز سیستانی در سال 1380 جمعآوری گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که زمین و نیروی کار در این مناطق فراوان است ولی سرمایه عامل محدودکننده فعالیتهای کشاورزی است. همچنین میزان تقاضا برای اعتبارات رابطه مثبت با قیمت محصول دارد و به ازای یک درصد افزایش قیمت محصول، تقاضا برای اعتبارات859/1 درصد افزایش مییابد؛ ولی افزایش نرخ بهره تأثیر بسیار اندکی بر روی تقاضای اعتبارات دارد بهطوریکه کشش تقاضا نسبت به نرخ بهره فقط در حدود 18/0 درصد است. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823A survey of effective factors in developing strategic agricultural commodities insurance in Khodabandehبررسی عوامل مؤثر در توسعه بیمه محصولات راهبردی کشاورزی در شهرستان خدابنده1111345889410.30490/aead.2007.58894FAحمید راستگواحمد رضوانفرJournal Article20180314 With regard to natural and economic situation of Iran, producing agricultural products is one of the most perilous jobs in this country. Since most of the agricultural producers have got a limited financial potentiality in their occupation and use all they have in the production process, sometimes a little loss may turns out to be so huge to them so that they are not able to follow up their job any more. Agricultural commodity insurance can be a solution here to make the job more secure and the bed more appropriate and the capital more attracted. In this study the effective factors in developing the insurance of strategic agricultural commodities in Khodabandeh are investigated to make the efficiencies of the insurance services more. با توجه به شرایط طبیعی و اقتصادی ایران، تولید کشاورزی یکی از پرمخاطرهترین فعالیتهای اقتصادی است و از آنجا که بخش مهمی از تولیدکنندگان کشاورزی کشور، یعنی کشاورزان متوسط و میانهحال، توان مالی محدودی دارند و همه داراییشان را در هر دوره بهرهبرداری در فرایند تولید به کار میگیرند، گاه حتی کمترین خسارت ممکن است آنها را از هستی ساقط و زندگی فلاکتباری را بر آنها تحمیل کند. از این رو بیمه محصولات کشاورزی را میتوان یکی از اهرمهای توسعه کشاورزی دانست؛ زیرا با استفاده از این ساز و کار هم میتوان امنیت بیشتری برای تولیدکنندگان محصولات کشاورزی فراهم ساخت و مخاطرات تولید را کاهش داد و هم شرایط مطلوبتری برای جلب و جذب سرمایههای خصوصی در بخش کشاورزی فراهم آورد. لذا در این تحقیق بررسی و شناخت عوامل مؤثر در توسعه بیمه محصولات راهبردی کشاورزی در بین کشاورزان شهرستان خدابنده در استان زنجان برای کارامد ساختن و بهبود نظام ارائه خدمات بیمه محصولات کشاورزی به عنوان هدف کلان مد نظر قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدست آمده از تکمیل پرسشنامه توسط 125 کشاورز - که از طریق نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب از بین 1294 بیمهگزار شهرستان خدابنده انتخاب شدند - از دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز پس از انجام آزمون مقدماتی بر روی 30 بیمهگزار خارج از نمونه مورد مطالعه، از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردید. مقدار این ضریب برابر 81% بهدست آمد که مبین رضایتبخش بودن پایایی کل پرسشنامه میباشد. در بخش آمار توصیفی از پارامترهایی همچون فراوانی، درصد، میانگین، انحرافمعیار، واریانس و در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون و تحلیل رگرسیونی برای تحلیل دادهها استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که سه متغیر سطح زیرکشت گندم دیم، تعداد دفعات اخذ وام و مقدار زمین به عنوان متغیرهای پیشبینیکننده متغیر وابسته وارد معادله رگرسیون شدند. این سه متغیر مجموعاً 76 درصد تغییرات توسعه بیمه محصولات راهبردی را پیشبینی میکنند. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823Difficulties of extension & research relationships and possible linkage mechanismمشکلات ارتباط تحقیق و ترویج و ساز و کارهای ارتباطی ممکن1351505889510.30490/aead.2007.58895FAعباس نوروزیایرج ملک محمدیJournal Article20180314The relationship between agricultural extension & research is one of the most important topics in the literature of agricultural extension & development. It seems that extension experts have attended this issue more than agricultural research specialists. Different studies show that there are some obstacles which disturb a desirable linkage between two services. Of the most important difficulties we must list the followings: lack of efficient balance between agricultural research from one side and agricultural extension & education from the other side. Extension organizations do not have initiative to establish linkage with research departments. Also lack of enough number of experts in extension units due to the cultural gap between the researcher and the extension expert are other problems lied here. In addition to these, the most important mechanisms to establish linkage between extension and research consist of organizational integration of two services. Liaison units, participation of senior researchers in in-service training of extension agents, joint service units, joint location for two services, and periodic transfer of extension personnel to research departments, periodic transfer of researchers to extension units. ارتباط تحقیق و ترویج کشاورزی همواره از جمله مهمترین مباحث مطرح در ادبیات ترویج و توسعه کشاورزی بوده است. به نظر میرسد انعکاس به مراتب بیشتر این موضوع در متون ترویج نسبت به تحقیقات حکایت از آن دارد که متخصصان ترویج ضرورت ارتباط تحقیق و ترویج کشاورزی را به صورتی جدیتر احساس کردهاند. در همین حال مطالعات مختلف نشان میدهد که پارهای از مشکلات مانع ارتباط ایدهآل تحقیق و ترویج هستند. از جمله شاخصترین این مشکلات میتوان به مواردی از قبیل اهمال در ایجاد توازن مؤثر میان تحقیقات کشاورزی از یک سو و ترویج و آموزش کشاورزی از سوی دیگر، کوتاهی در شناخت نیاز به ابتکار عمل ترویج در حفظ حلقههای ارتباطی با تحقیقات، تعداد ناکافی متخصصان موضوعی در تشکیلات ترویج به جهت کمی و کیفی و شکاف فرهنگی بین محققان و مروجان کشاورزی اشاره کرد. از میان مهمترین ساز و کارهای ارتباطی نیز میتوان از یکپارچگی سازمانی تحقیق و ترویج، ایجاد واحدهای رابط، مشارکت محققان ارشد در آموزش حینخدمت کارکنان ترویج، ایجاد یک واحد تشکیلاتی مشترک، انجام آزمایشهای سطح مزرعه به صورت مشترک، مکان مشترک برای دو نهاد و جابهجایی ادواری کارکنان تحقیق و ترویج نام برد. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823Compiling the conceptual model from integrating local and formal knowledge by the use of grounded theory in order to achieve a suitable extension strategyتدوین مدل مفهومی حاصل از تلفیق دانش بومی و رسمی با استفاده از نظریه بنیانی [1] به منظور دستیابی به رهیافت ترویجی مناسب1511765889610.30490/aead.2007.58896FAعبدالحمید پاپ زنگروه توسعه و ترویج کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاهسیدمحمود حسینیمصطفی ازکیامحمدحسین عمادیJournal Article20180314One of the notable topics in recent decade has been the use of local knowledge in different programs, activities and processes for rural development. New point of views denote that in , especially, agricultural extension , the effective model should be the formal & local knowledge integration since rural people enjoy local knowledge systems that alongside with new technologies can result in appropriate achievements. The present paper is after realizing this goal but what is important here is the methodology of this study. The Grounded Theory is the proper method used here by the use of which a conceptual model is obtained that presents a suitable extension strategy in the given region. یکی از مباحث مورد توجه طی دهههای اخیر، دانش بومی میباشد که دیرزمانی به فراموشی سپرده شده و بدین لحاظ جامعه بشری برای مدتی طولانی از این گنجینه با ارزش محروم مانده است. اصولاً این تصور حاکمیت داشت که تنها دانش رسمی میتواند جوامع و کشورها را به توسعه برساند؛ اما دیدگاههای جدید مبین این اعتقاد است که بهویژه در مقوله ترویج کشاورزی، مدل مؤثر باید حاصل تلفیق دانش بومی و رسمی باشد، زیرا مردم روستایی از نظامهای دانش بومیای برخوردارند که در کنار فناوریهای نوین میتواند نتایج مطلوبی به بار آورد. مقاله حاضر - که حاصل بخشی از یک تحقیق گسترده به شمار میآید - بر آن است تا با توجه به روند و نتایج تحقیق مذکور، با تلفیق این دو دانش، به رهیافت مناسب در منطقه موردمطالعه دست یابد . ولی آنچه در این راستا اهمیت در خور توجه دارد، روششناسی و روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش است. «نظریه بنیانی» شیوه برگزیده شده برای تحقیق حاضر و خود از جمله روشهای تحقیق کیفی است که به دلیل داشتن ویژگیهایی، موقعیت خاصی دارد؛ لذا یکی از هدفهای مهم تحقیق حاضر، معرفی این نظریه به پژوهشهای اجتماعی و ترویجی است. حاصل استفاده از این روش تحقیق کیفی، مدلی است مفهومی که با بهرهگیری از دو دانش مذکور، رهیافت ترویجی مناسب را به منطقه مورد مطالعه معرفی میکند. مدل مفهومی نشاندهنده این موضوع است که تلفیق دو دانش بومی و رسمی در ارکان هشتگانه رهیافت ترویجی ضروری است، ضمن آنکه علاوه بر این ارکان ، مدل مذکور تحت تأثیر عوامل پیرامونی از جمله: کل نگری، توانمندسازی، پایداری، درونزا بودن، علمی بودن، تنوع گرایی، مشارکتی بودن، از پایین به بالا بودن، پویایی و انعطاف پذیری و سرانجام تفکر سیستمی قرار دارد. بدیهی است مدلهای مفهومی تعمیمپذیری آماری ندارد و اصولاً محقق در چنین تحقیقاتی به دنبال تعمیم دادن نتایج به شکل آماری نیست. در واقع این مدلها تعمیمپذیری مفهومی دارد که خود میتواند مبنای در خور اعتمادی برای اجرای تحقیقات کمی باشد که در نتیجه از تعمیم پذیری آماری نیز برخوردار خواهد شد . موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421115220070823The study of comparative advantage of Iran\'s apple export in comparison to the other apple exporter countriesمقایسه مزیت نسبی صادرات سیب ایران با کشورهای عمده صادرکننده این محصول1772035889710.30490/aead.2007.58897FAلورنس انویه تکیهJournal Article20180314The present paper examined the existence of export comparative advantage of Iran's apple export or lack of it, and its changes over the period of 1362 - 1378. It also determined competitive situation (comparative advantage) of Iran's apple export between major apple exporter countries during the period of 1995 – 1999. <br />By using the Revealed Comparative Advantage (RCA), Revealed Symmetric Comparative Advantage (RSCA) and X2, the results of this study indicated that Iran's apple export structure is faced with fluctuations and competitive position of its apple export has been weakened within the studied period. <br />The instabilities in the trends of mentioned indices during the study show that there is no defined program in Iran's apple export, and some essential actions should be considered here. این مقاله به بررسی وجود یا نبود مزیت نسبی صادرات سیب درختی ایران و روند تغییرات آن طی دوره زمانی 1362-78 و همچنین به بررسی جایگاه و درجه رقابتی (مزیت نسبی) این محصول در بین کشورهای عمده صادرکننده جهان طی دوره 1995-99 می پردازد. به این منظور از شاخصهای مزیت نسبی آشکار ، مزیت نسبی آشکار متقارن و کای دو استفاده شده است . نتایج مطالعه حاضر حاکی از آن است که در طول دوره موردبررسی ، ساختار صادراتی سیب ایران با نبود ثبات همراه بوده و موقعیت رقابتی ایران (مزیت نسبی) در مورد این محصول تضعیف شده است . وجود نوسانهای زیاد در روند شاخصهای مذکور در طول دوره موردبررسی حاکی از نبود برنامه ثابت و مشخص برای صادرات سیب ایران بوده است که در این باره اقدامات اساسی باید صورت گیرد . بررسی دقیق جایگاه رقابتی سیب ایران در بین محصولات کشاورزی در مقایسه با کشورهای عمده صادرکننده سیب نشاندهنده بهبود این وضعیت است ، به طوری که ایران بعد از کشورهای شیلی ، افریقای جنوبی و نیوزلند به لحاظ مزیت نسبی صادرات در مقام چهارم قرار گرفته است .