موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Distribution of benefits resulting from technological advances in wheat production in Iranتوزیع منافع حاصل از پیشرفتهای تکنولوژیکی در تولید گندم در ایران1205889810.30490/aead.2007.58898FAبهاالدین نجفیشاهرخ شجریJournal Article20180314 تأثیر پیشرفتهای تکنولوژیکی در تولید گندم به صورت انتقال منحنی عرضه گندم به سمت راست منعکس می شود. در یک اقتصاد بسته و شرایط بازار آزاد، توزیع منافع اقتصادی بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان بستگی به نسبت انتقال منحنی عرضه، نرخ پذیرش فناوری، میزان محصول قابل عرضه به بازار و کششهای قیمتی عرضه و تقاضا دارد. در این مطالعه منافع رفاهی حاصل از معرفی ارقام اصلاح شده گندم در ایران به منظور تعیین سهم پرداختی هزینه های اجرای طرحهای تحقیقاتی بهنژادی گندم تعیین شده است. نتایج نشان داد که با افزایش میزان محصول قابل عرضه به بازار، رفاه مصرف کنندگان، تولید کنندگان و کل منافع ناشی از پیشرفتهای تحقیقاتی و ترویج در برنامه های بهنژادی گندم افزایش می یابد. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Analysis of growth and inflation, and investigation of their causality relationship in Agricultural Sector of Iranتجزیه و تحلیل رشد و تورم و بررسی رابطه علیت آنها در بخش کشاورزی ایران21445889910.30490/aead.2007.58899FAصادق خلیلیاناحمد سام دلیریمحمدهادی حاجیانJournal Article20180314 There are implicitly some questions about the role of economic policies in growth and stabilization. Two important macroeconomic instruments are fiscal and monetary policies. Output growth and structural changes are not independent from price stability and foreign equilibrium, so that if inflation push-that appears in development process-is forgiven, the resources will be allocated inefficiently and this will prevent development. In this research, data of years 1972 to 2001 and VAR method for dynamic analysis of effective factors on growth and inflation in agricultural sector are used. Results show that in agricultural sector, causality direction is from growth to inflation so that growth of agricultural sector has a negative effect on inflation in this sector. Variable of capital stock, labor, government and individual investment have positive effects on the output of agricultural sector in long run and variables of liquidity growth and exchange rate growth have positive effects on inflation in agricultural sector in long run. رشد تولیدات بخش کشاورزی متناسب با رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای مواد غذایی، لازمه توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه است. با توجه به نقش بخش کشاورزی در رشد اقتصادی کشور و نیز اهمیت سیاستهای کلان پولی (حجم پول)، ارزی (نرخ ارز)و مالی(هزینه های دولت) در رشد و تورم بخش کشاورزی، تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر متغیرهای نرخ رشد و نرخ تورم در این بخش از اهداف اصلی مقاله حاضر است. در این تحقیق از داده های سالهای 1351-1380 و روش VAR جهت تجزیه و تحلیل پویای عوامل مؤثر بر رشد و تورم در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد در بخش کشاورزی جهت علیت از رشد به تورم است به نحوی که رشد بخش کشاورزی بر تورم در این بخش اثر منفی دارد. از طرفی در درازمدت متغیرهای موجودی سرمایه، نیروی کار، سرمایه گذاری دولتی و خصوصی بر تولید بخش کشاورزی، و متغیرهای رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز بر تورم در بخش کشاورزی اثر مثبت دارند. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Evaluation of the role of banks\' micro-credit in agricultural developmentA case study of gross root corporatives of Khodabandeارزیابی آثار اعتبارات خرد بانکی در توسعه کشاورزی مطالعه موردی تعاونیهای خودجوش روستایی شهرستان خدابنده45765890010.30490/aead.2007.58900FAعبدالرضا رکن الدین افتخاریجمشید عینالیحمداله سجاسی قیداریJournal Article20180314In the rural and agricultural development literature one way to resolve agricultural financial problems, is presenting micro credit. The importance of this subject was revealed when decision makers in agricultural planning found out the negative results of a direct payment in credit programs. In this process, therefore the method of credit payment changed form macro to micro in which local institutes and NGOs are considered.<br />In this context, due to a family connection among the members and a trust among them, the local gross root corporatives can be a good means of organizing dispersed savings, receiving credit and devoting it to develop agricultural activities through a group activity and mutual benefits. In this paper the effects of using the agricultural Band's micro credit, paid in group payment form during the years 1995-2005 in the rural areas of Khodabandeh, Zanjan Province, is studied. The main question of this study is "whether the micro credits of this band that is paid through local gross root corporatives have led into developing agricultural activities of the rural areas in this city or not'? در مباحث توسعه روستایی و کشاورزی یکی از را ه حل های رفع مشکل مالی کشاورزان ، ا عطای اعتبارات خرد است . این امر به ویژه پس از اینکه تصمیم گیران برنامه ریزی کشاورزی به نتایج منفی برنامه های اعتباری نظارت شده مستقیم پی بردند، بیشتر ملموس گردید. لذا شیوه پرداخت اعتبارات به کشاورزان از شکل دولتی کلان به اعتبارات خرد تغییر یافت که در جریان این تغییر، مؤسسات اعتباری غیردولتی و محلی مورد توجه واقع شدند. در این زمینه تعاونیهای خودجوش محلی، به علت ارتباط نسبی اعضا و اعتماد ناشی از آن، روش مطمئنی است برای ساماندهی پس اندازهای پراکنده اعضا، دریافت اعتبار و تخصیص آن به توسعه فعالیتهای کشاورزی از طریق فعالیت گروهی و منافع مشترک. در تحقیق حاضر به بررسی آثار استفاده از اعتبارات خرد بانک کشاورزی در قالب پرداخت گروهی در طرحهای تأمین آب برای توسعه فعالیتهای کشاورزی در بین سالهای 1374 تا 1384 در مناطق روستایی شهرستان خدابنده استان زنجان پرداخته شده است. سؤال اساسی تحقیق این است که آیا استفاده از اعتبارات خرد این بانک در قالب تعاونیهای خودجوش، به توسعه فعالیتهای کشاورزی در مناطق روستایی مورد مطالعه منجر شده است یا خیر؟ روش تحقیق این مطالعه مبتنی بر پانل گذشته نگر است و در گردآوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه حضوری استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل متغیرها نشان می دهد که اعتبارات خرد بانک کشاورزی توانسته است در توسعه کشاورزی در منطقه مورد مطالعه ، در سطح معناداری 05/0 ، نقش مهمی ایفا کند. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Establishing and institutionalizing National Agricultural Innovation System in Iranاستقرار و نهادینه سازی نظام ملی نوآوری کشاورزی در ایران771085890110.30490/aead.2007.58901FAحبیب اله رعناییمهدی مرتضویعلی اکبر مهرابیJournal Article20180314 In this article we aim at reviewing the institutional developments and paradigms of agricultural research systems in different historical eras. After delineating the basic features of agricultural researches, this article is to point out that these institutional developments demonstrate a move towards the use of system approach in the process of designing agricultural research systems as well as facilitating the more participation of stakeholders in designing, implementation and evaluation of agricultural research goals, policies and plans. Then we aim at studying the developments of agricultural system in Iran and pointing out that many of Iranian public research institutes have been established during the past eight decades. We claim that Iranian agricultural research system is in the primary phase of institutionalization and this is contrary to considerable institutional capacities existing in the country. Iranian agricultural research system has not been developed with the aim of integrating different capacities and actors around a common focal point and has not changed itself to create a synergic virtue among them. It has been recommended to consider such issues in overall policy making process, to establish a National Agricultural Research System (NARS) in Iran being able to institutionalize Agricultural Knowledge & Information System (AKIS) and, ultimately, to achieve National Agricultural Innovation System (NAIS). این مقاله در ابتدا به صورتی مختصر سیر تحول و تکامل نهادی نظامهای تحقیقات کشاورزی و پارادایمهای حاکم بر آن را در دور ه های مختلف مرور م ی کند. سپس با تبیین ویژگیهای اصلی تحقیقات کشاورزی در هر یک از این مقاطع ، به این موضوع اشاره می نم ا ی د که روند حاکم بر این تحولات نهادی مبین حرکت به سوی استفاده از رویکرد سیستمی در طراحی نظامهای تحقیقات کشاورزی و نیز مشارکت بیشتر ذینفعان در تدوین، اجرا و ارزیابی اهداف، سیاستها و برنامه های تحقیقات کشاورزی است. در ادامه، سیر تحول نظام تحقیقات کشاورزی در ایران مورد توجه قرار می گ ی ر د و با اشاره به این نکته که در طول هشت دهه گذشته تعداد زیادی از م ؤ سسات و مراکز تحقیقاتی دولتی و زیرساخت های تحقیقاتی در این حوزه ایجاد شده اند ، این ادعا مطرح می شو د که تحقیقات کشاورزی در ایران علی رغم برخورداری از ظرفیتهای نهادی درخور توجه، هنوز در مراحل اولیه تکامل نهادی قرار دا رد و به نظامی که بتواند مجموعه این ظرفیتها و بازیگران را حول یک محور مشخص و هدف مشترک سازماندهی ک ند و خاصیت هم افزایی را بین آنها برقرار ک ند، تبدیل نشده است. برای رفع این نقیصه پیشنهاد شده است تا در سیاستگذاریها و تصمیم گیری های کلان، این موضوع مورد توجه قرار گ ی ر د و با جهت گیری به سمت استقرار نظام ملی تحقیقات کشاورزی در ایران، ب ه تدریج زمینه استقرار نظام دانش و اطلاعات کشاورزی و نهایتا ً ایجاد نظام ملی نوآوری کشاورزی در کشور فراهم شو د. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220The study of development indexes in rural areas of Iranian provinces with the use of Scalogram Met hodبررسی شاخصهای توسعه در مناطق روستایی استانهای کشور با استفاده از روش اسکالوگرام1091425890210.30490/aead.2007.58902FAمسعود تقواییشهره نیلی پور طباطباییJournal Article20180314 Recognizing and understanding the differences among rural regions of provinces with regard to their degree of enjoyment from various facilities and services in order to recognize the level of development and deprivation of rural regions, the distance from the determined goals, and to decrease the regional inequalities, to adjust the programs corresponding to conditions and the facilities of rural regions with the goal of balancing the regional developmental level, is an inevitable necessity. In this article the amount of rural regions enjoyment from 67 developmental indexes such as population indexes, educational, hygienic- medicinal, installation- infrastructural, political- official ones, in addition to the share of each index and its effect on development have been considered with the use of Scalogram Method. In this way, the situation of rural regions in provinces in the country’s level has been determined from various development indexes. This can help authorities and planners of country’s provinces to determine the superiority of various development plans. The results show that there are large differences and separation among different provinces. Mazandaran’s rural regions have the best rank with 120 score from the various indexes and Semnan’s rural regions have the least rank with 8 score. So it should be noticed that indexes developmentally have no suitable situation in development plans. شناخت و درک تفاوتهای موجود میان مناطق روستایی استانها از نظر میزان برخورداری آنها از امکانات و خدمات گوناگون به منظور شناخت سطح توسعه و محرومیت مناطق روستایی، میزان فاصله هر منطقه از اهداف تعیین شده، کاهش نابرابری های منطقه ای، تنظیم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات مناطق روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. دراین مقاله با بهره گیری از روش اسکالوگرام، میزان برخورداری مناطق روستایی استانهای کشور از 67 شاخص توسعه در حوزه های جمعیتی، آموزشی، بهداشتی ـ درمانی، تأسیساتی ـ زیر بنایی، سیاسی ـ اداری، ارتباطی ـ اطلاع رسانی و اجتماعی ـ رفاهی و سهم هر یک از شاخصها و تأثیر آنها در توسعه تعیین شده است. به این ترتیب، میزان توسعه یافتگی مناطق روستایی استانها از منظر این شاخصها مشخص می ش و د که این امر راهی است برای مسئولان و برنامه ریزان استانهای کشور جهت تعیین الویتهای مربوط به طرحها و برنامه ها ی مختلف توسعه محور و توجه بیشتر به شاخصها ی ی که از لحاظ توسعه ای در وضعیت نامناسبی قراردارند . نتایج این مطالع ه نشان می دهد که اختلاف وشکاف زیادی بین استانهای مختلف وجود دارد و از لحاظ شاخصهای مختلف توسعه ای، مناطق روستایی استان مازندران بهترین رتبه را با 120 امتیاز و مناطق روستایی استان سمنان کمترین رتبه را با 8 امتیاز کسب کرده اند. موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Survey of rural-urban employment inequality in Iran (1956-2006)بررسی نابرابری اشتغال شهری- روستایی کشور طی سالهای 1335-851431665890310.30490/aead.2007.58903FAرجب پناهیادریس مرسلیJournal Article20180314Accepted: 2007/3/1Job creation and decreasing unemployment rate is of a great importance in the country. Generating employment opportunities occupies an important position due to its undoubted role regarding poverty alleviation and inequality mitigation. The aim of the study is discussing the unequal job opportunities between rural and urban areas during 1335-1385 decades. The results of this study indicate that during the mentioned period, there were more tendencies toward generating job opportunities in the urban areas than in rural areas; so that, the amount of the jobs created in the urban areas is 2/5 times more than that of in the rural areas. In the course of the period, the unemployment rate proportion in rural area has been 36/6 percent, however only 16 percent of the generated job opportunities belong to the rural areas. The inequality and unemployment rate has not been decreased during the years after the victory of Islamic Revolution, while it increased from 4 times before revolution to 5/62 times after it. The least difference regarding job creation increase happened during 1345-55. In the course of this decade, against every job opportunity in the rural areas, 3/42 job opportunities were created in the urban areas. The most difference regarding to job opportunity increase happened during 1375-85; and more than 7/23 jobs were generated in the urban areas, against one job opportunity in the rural areas. Giving the role of the employment in lessening economic, social and political inequality in the rural and urban areas and in mitigating rural-urban migrations, a balanced distribution of job opportunities between rural and urban areas is necessary. چگونگی ایجاد اشتغال و کاهش نرخ بیکاری از دغدغه های اصلی کشور است . ایجاد فرصتهای شغلی به دلیل نقش مسلم آن درکاهش فقر و نابرابری ، اهمیت خاصی دار د . در تحقیق حاضر نابرابری اشتغال مناطق شهری وروستا ی ی کشور طی سالهای 1335 تا1385 مورد بحث قرار گرفته است.نتایج بررسی نشان می دهد که طی مدت مذکور گرایش ایجاد فرصتهای شغلی به سمت مناطق شهری بوده ب ه طوری که تعداد فرصتهای شغلی ایجادشده درشهرها بیش از 25 / 5 برابر مناطق روستا ی ی بوده است. طی این مدت ، با اینکه بیش از 6/36 درصد بیکاران اضافه شده به مناطق روستایی اختصاص داشته ، و ل ی تنها حدود 16 درصد اشتغال اضافه شده به این مناطق متعلق بوده است. این نابرابری وشکاف اشتغال نه تنها درطول سالهای بعدازپیروزی انقلاب اسلامی (13 6 5 - 85) کاهش نیافته بلکه از حدود 4 برابرسالهای قبل ازانقلاب (1335 - 55) به 62 / 5 برابر در سالهای بعد از انقلاب (13 6 5 -8 5) افزایش داشته است. کم ترین اختلاف در افزایش فرصتهای شغلی طی سالهای13 4 5 -5 5 اتفاق افتاده است. دراین ده سال به ازای ایجاد هریک شغل درروستاها ح د و د 42 / 3 شغل درشهرها ایجاد شده است. همچنین بیشترین اختلاف در افزایش فرصتهای شغلی طی ده سال 1375 - 85 رخ داده که به ازای هر یک شغل در روستاها بیش از 23/7 شغل در شهرها ایجاد شده است.با توجه به نقش اشتغال درکاهش نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مناطق شهری و روستایی کشور و نیز تعدیل مهاجرتهای روستا ی ی، گسترش متعادل فرصتهای شغلی بین این مناطق ضروری است . اگر چنین رویکردی مورد توجه قرار نگیرد ، با توجه به شدت نابرابریهای اشتغال در سالهای اخیر ، گسترش مهاجرتهای روستایی به شهرها و تخلیه مناطق روستایی با افزایش معضلات موجود شهری محتمل خواهد بود . موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستاییاقتصاد کشاورزی و توسعه1022-421114420070220Determination of suitable deficit irrigations strategies by maximizing social profitتعیین راهبردهای مناسب کم آبیاری با هدف حداکثرسازی منافع اجتماعی1672025890410.30490/aead.2007.58904FAمحمود صبوحیغلامرضا سلطانیمنصور زیباییجواد ترکمانیJournal Article20180314This paper is part of a research project study in district of Khorasan entitled: “determination of suitable deficit irrigation strategies by maximizing social profit”. A chance constraint linear programming model was developed in which technical coefficients were determined differently from conventional linear programming approach. Model was run with three levels of water use efficiencies (65, 45 and 35 percent), with and without water supply risk and sugar beet. Forty different water stresses were imposed in different growth stages of sample crops. Results showed that, water use efficiency was more than 35 percent in sample farms. Reducing water use in an activity does not necessarily result in reducing farm water use. In addition, results showed that optimal allocation of irrigation water at the farm level happens when marginal return of water is the same not only in all growth stages of a crop but also in different growth stages of competing crops grown in the farm. Moreover, the findings indicated that net social profit could be increased when sugar beet (with negative social profit) is included in the model with considerable stress in all its growth stages. Social profits were increased by decreasing uncertainty of available water supply along with raising water use efficiency. The finding also indicated that in determining irrigation water price it is necessary to consider social profit as well as water use efficiency at the farm level. Finally, there is limited scope for increasing water price from social point of view. مقاله حاضر بخشی ازکارتحقیقاتی تعیین راهبرد های مناسب کم آبیاری در منطقه خراسان با هدف حداکثرسازی منافع اجتماعی است. به این منظور مدل برنامه ریزی ریاضی درقالب برنامه ریزی خطی با محدودیت تصادفی ساخته شد و ضرایب فنی ب ه طریقی متفاوت ب ا تعیین ضرایب فنی متعارف دربرنامه ریزی خطی مشخص گردید. این مدل در حالت با و بدون ریسک در مقدار آب در دسترس و با و بدون چغندرقند در سه سطح کارایی 35، 45 و 65 درصد در مصرف آب آبیاری در سطح مزرعه و درنظرگرفتن 45 تنش متفاوت در مراحل مختلف رشد محصولات زراعی نمونه حل ش د که نتایج سطح کارایی 45درصد در این مقاله ارا ئ ه شده است. این نتایج نشان می د ه د که سطح کارایی در مصرف آب آبیاری درسطح مزرعه برای کشاور زان نمونه بیش از 35 درصد است و کاهش مصرف آب دریک فعالیت الزاماً منجر به کاهش مصرف آب در الگوی کشت نمی شود . همچنین تخصیص بهینه آب آبیاری درسطح مزرعه زمانی اتفاق می افتد که بازده نهایی آب هم در مراحل مختلف رشد گیاه و هم در مراحل مختلف رشد گیاهان کشت شده درمزرعه برابر باشد . امکان افزایش سودخالص اجتماعی نیز هنگامی وجود دارد که چغندرقند با سوداجتماعی منفی درمدل لحاظ شود و نیز در هر مرحله از رشد خود با تنش زیاد مواجه گردد . با کاهش ریسک در مقدار آب آبیاری در دسترس و افزایش کارایی در مصرف آب آبیاری درسطح مزرعه ، سودخالص اجتماعی افزایش می یابد. ب ه علاوه، یافته ها نشان می دهد درتعیین قیمت آب آبیاری باید دو عاملِ کارایی مصرف آب آبیاری درسطح مزرعه و منافع خالص اجتماعی در نظر گرفته شود با این توجه که از بعد منافع اجتماعی ، در افزایش قیمت آب آبیاری محدویت وجود دارد.